از ویژگی های روزگار ما ، قدرت رسانههاست ؛ به گونهای که استیلای ابزارهای تکنولوژی رسانهای حتی ابعاد زندگی شخصی و روحی ما را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. در نگاه ابتدایی به نظر میرسد اینترنت و دیگر رسانهها ابزارهای قدرتمند و در عین حال جالب و جذابی هستند که در اختیار انسان قرارگرفته اند ؛ اما با کمی دقت ، ابزار بودن این رسانه ها به شدت مورد تردید خواهد بود.
به راستی این ابزارها در اختیار ما هستند یا ما در اختیار آنها؟ ما بر نوآوری های تکنولوژیک تسلط داریم یا آنها ما را راه می برند؟
به مرور استیلای حقیقی در دستان غول های رسانه ای خواهد بود و هر کسی به رسانه ها نسبتی نزدیک تر داشته باشد شهرت و مقبولیت و تاثیرگذاری افزون تری هم خواهد داشت. (به عنوان مثال در جامعه ما به جایگاه ویژه بازیگران و ورزشکاران توجه کنید)
جامعه شناسان ارتباطات معتقدند : استیلا ، زمانی به بهترین نحو صورت می گیرد که فرد تحت استیلا اطلاعی از این موضوع نداشته باشد. دیگر زمان فتح سرزمین ها سپری شده است و ماندگاری امپراتوری های قدرت منوط به فتح و مهار ذهن ها است.
به قول نیل پُـستمن : "اثر تخریبی تلویزیون در این نیست که ما را با مقولههای تفریحی سرگرم می کند ؛ بلکه مشکل زمانی بروز میکند که تلویزیون تمام مقولات علم ، فلسفه ، اخلاق ، دین ، سیاست ، تاریخ ، فرهنگ و حتی خبر را در قالب سرگرمی و تفریح عرضه کند..." به عبارت دیگر وقتی رسانهها تمام داراییهای معنوی و علمی بشر را به بازی بگیرند.
در همه انتخاب ها از یک خودکار و یا مسواک گرفته تا مهم ترین انتخاب های زندگی آدمی اسیر تاثیر رسانه ها و تبلیغات آنهاست. این استبداد شیرین ، ذهن انسان را در حد ذهن یک کودک فرو می کاهد و بعد با شعار " انتخاب با شماست" و یا " آزادی انتخاب " خود را بی تقصیر جلوه می دهد و سپس با ظاهری منطقی اذعان می دارد که : ببننده و شنونده (کاربر) اگر عاقل و آگاه باشد ، به درستی از رسانه ها استفاده می کند.!
پُـستمن روزی گفته بود : " با حاکمیت هر چه بیشتر رسانه های صوتی و تصویری نباید تعجب کرد که اگر روزی مردم منصب های سیاسی و سرنوشت خود را نیز به بازیگران رسانه بسپارند."
به نظر شما فقدان یک بازیگر مهم تر و تاثرآورتر است یا یک اندیشمند و صاحب نظر؟ در جامعه ما قهرمانان ملی و اسطوره های واقعی کدامند؟
یک توصیه دوستانه : بیایید گاهی از موقعیت خود جدا شویم و از منظری بیرون از خویش و بالاتر ، بنگریم و رفتارها و جهتگیریهای زندگی خود را دوباره مرور و محاسبه و تحلیل کنیم ، که : حاسبوا قبل ان تحاسبوا