در روایات، ذیل آیهى شریفهى «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» صبر را به روزه تعبیر کردهاند. روزه، مظهر گذشت از خواستههاست. اگرچه زمانِ روزه محدود است - چند ساعت در روز، آن هم چند روز در سال - اما به صورت نمادین، حرکتی اساسى براى انسان به شمار میرود. روزه دار از خواسته های مادی حلال خود می کاهد تا بر هوای نفس خود غلبه کند ، همان نفسی که او را به سوی عذاب می خواند.
در متون دینی و اعتقادی ما گناه صورت این جهانی ( ملکی ) عذاب است . کسی که در ظاهر لذت حرامی را تجربه می کند در باطن و واقع به تجربه آتش و عذاب میپردازد ، و روزی که پرده های اوهام فرو می افتد ، آنچه را انجام داده ، آشکار می شود«هنالک تبلو کل نفس ما اسلفت» آن روز روح ما و ملکات و حقایق وجودیمان آشکار میگردد.
روزه به تعبیر روایت شریفه سپر این آتش است«جنّة من النّار» روزه نماد کف نفس و لجام زدن بر نفسی است که ما را به سوی زشتی ها فرا می خواند.
کاش این فرصت استثنایی بی بازگشت را غنیمت شمریم که با طرب در حال گذر است.
راستی چند روز دیگر از ماه رحمت باقی مانده است؟ چند روز دیگر فرصت داریم از روزه کمک بگیریم «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» و برای خود سپری مهیا کنیم تا در مقابل آتش عذاب ، امانمان دهد؟
تا چشم به هم بزنیم این فرصت هم میسوزد و میگذرد ، باور کنیم که عمر عزیز بی بازگشت است؛ پس ماه رمضان و روزهداری را نگذرانیم ، بلکه دریابیم و پاس بداریم.
به قول مولوی:
هین و هین ای راهرو ، بیگاه شد آفتاب عمر سوی چاه شد
سال ، بیگه گشت و وقت کشت نی جز سیه رویی و فعل زشت نی
اطلس عمرت به مقراض شهور کرد پاره پاره خیاط غرور
این دو روزک را که زورت هست زود پیر افشانی بکن از راه جود
هین مگو فردا که فرداها گذشت تا به کلی نگذرد ایام کشت