بوی ماه صفر و اربعین حسینی در نفس باد احیا گر بهاری ، طنین انداخته و دل و جان طبیعت را به آئین دلبری مدهوش و پریشان ساخته است ؛ ابر بهار عاشقانه بر ناز گل های سیراب چشم دوخته و به یاد آن غنچه های پرپر و سوخته میگرید ، که اصل عقده گشودن است و گریستن، بهار و باران بهانه.
یاد آورم چوغنچهی سیراب بنگرم آن غنچههای تفته در خون تپیده را
گفته اند : « سالی که نکوست از بهارش پیداست .» از کودکی آموخته ایم که کربلا و امام حسین و یارانش یعنی عزت ، عظمت و شکوه انسانیت و دین داری . با تمام وجود بارها احساس کرده ایم که این سوگ سرخ ، زندگی بخش و حرکت آفرین است و تجربه شیرین اشک ریختن بر کربلا ، لذتی از جنس راز و نیاز و دعا را به کاممان می کشاند. شروع سال با یاد نمونه های بی بدیل انسانیت و عبودیت می تواند نویدبخش سالی پر برکت باشد ، به شرط آن که فراموش نکنیم انسانیم و بالاترین سرمایه انسانی ما روح پرستشگری است که امانت الهی را به دوش می کشد.
باشد که هم قدم با احیاء طبیعت، کشت جانمان به باران اشک، بارور و شکوفا گردد.
سالی سرشار از موفقیت و بهاری خوش را برایتان آرزو می کنم