درکتاب فیه مافیه مولوی آمده است:
« گفت : پیلی را آوردند بر سر چشمه که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید، او می پنداشت که از دیگری می رمد.
همه اخــلاق بــد ــ از ظلم و کین و حسـد و حـرص و بـی رحـمی و کبـر ــ چون در توست ، نمی رنجی؛ چون در دیگری می بینی ، می رمی و می رنجی . » (ص 23)