سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 202396 | میهمانان امروز: 4
لوگوی وبلاگ

مراجع و علما
پایگاه‏اطلاع‏رسانی‏امام‏خمینی [225]
آیةالله‏خامنه‏ای [216]
اطلاع‏رسانی‏و‏نشر‏آثار‏آیة‏الله‏خامنه‏ای [212]
آیة‏الله‏سیستانی [180]
آیة‏الله‏جوادی‏آملِی [203]
آیت الله وحید خراسانی [120]
مرکزپاسخ‏گویی‏به‏پرسش‏‏‏ها(حوزه‏‏‏علمیه) [255]
کتابخانه‏تخصصی‏تاریخ‏اسلام‏وایران [161]
رساله‏آیة‏الله‏بهجت [333]
آیةالله‏فاضل‏لنکرانی [126]
آیةالله‏مکارم‏شیرازی [286]
استاد‏هادوی‏تهرانی [175]
استاد‏حسین‏انصاریان [180]
آیةالله‏صافی‏گلپایگانی [163]
استاد‏محسن‏قرائتی [178]
[آرشیو(18)]
جستجو
لینک های دوستان
بر بساط نکته دانان
از اهالی کوهپایه
شب نوشت
شـورشیـرین
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم)
شوقِ عشق
سوزن‏بان
نورالهدی
علوم قرآنی
حکومت اسلامی
مجله قرآنی قرآنیان
باشگاه‏اندیشه
نشریه‏کتاب‏‏نقد
اشتراک
 
مطالب قبلی
چراوسوسه عقل؟!
ماوائمه
مردی‏ناشناس!
تنهاترین‏‏رهبـــــــر
علم‏بهتر‏است‏یا‏ثروت؟!
آنچه‏داریم‏زبیگانه ‏تمنا‏نکنیم
ما‏آبروی‏فقر‏وقناعت‏نمی‏بریم
حقوق بشر،آزادی ولیبرال دمکراسی...
دی‌ماه
مدت عمــر
مشکلی‏دور ازنظر
بنی‏آدم‏اعضای‏یک‏پیــــــکرند
نوروز‏جان‏ما‏کی‏فرامی‏رسد؟!
با‏آتـــــــــش‏بازی‏نکنید!!
کمی‏در‏فکر‏خود‏باشیم!
صداقت
تجسم‌اخلاص
ایام فاطمیه
رسدآدمی به جایی که...
حکیم‏ابوالقاسم‏فــــردوسی
آدم‏های‏کوچک‏باغم‏وشادی‏های...
شهر مقاومت
پدر‏مظلومیت
صفحه‏های‏روزه‏داری
عثت،جشن‏تکلیف‏انسانیت
درد دل با ساربان
بنای‏دینداری‏ و حوادث تهدید کننده
یک‏بیماری‏قدیمی‏و‏خطرناک
و تو تکرار نمی‏شوی
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384

گویند : وقتی اسکندر برای فتح ممالک از شهرها می گذشت به شهری رسید که در آب و هوا و نعمت و صفا نظیر آن را ندیده بود. فرمان داد تا در آن جا سراپرده زنند. چون به قبرستان گذر می کرد دید بر قبری مدت عمرش یک سال و بر قبر دیگر سه سال و دیگری پنج سال نوشته شده بود و در آن میان بیش از 15 یا 20 سال ندید . تعجب کرد که چگونه در این آب و هوا وفراوانی نعمت ، عمر اندک است ، دستور داد جمعی از اعیان شهر را گرد آورند و از آنان معمای عمر کوتاه را پرسید.

آنان گفتند اموات ما هم ، مانند ما عمر طولانی داشتند ؛ ولی روش ما این است که از ایام زندگی خود ، آنچه برای تحصیل علم و تکمیل انسانیـت ، گذرانده ایم از عمر خود می شماریم ، و بقیه را باطل و بیهوده می دانیم ؛ پس هر که از ما درگذرد ، آن زمان ـ که در کمال خویش کوشیده است  ـ را محاسبه کنند  ، و بر قبرش بنویسند.

تا کنون با خود اندیشده اید که چقدر از این عمر عزیز را برای کمال انسانی خود مصرف کرده ایم؟!

راستی چند سال داریم؟ هر چه باشد نسبت به عمر شناسنامه ای ما خیلی کم است نه؟ شاید به همین جهت با عمر و ایمان و هویت و سرمایه ، خود کــودکانــه  معامله می کنیم!!!   




نویسنده: علی مخدوم(چهارشنبه 84/11/26 :: ساعت 8:43 صبح)
لینک های مرتبط: