همه ساله در روزهای پایانی سال شاهد تذکرات و هشدارهای جدی ، در مورد آتش بازی هستیم ، از توصیه های بهداشتی گرفته تا تصاویر دردناک این حوادث تلخ و توصیه های کارشناسان مختلف ( که گاهی خسته کننده و مکرر به نظر می رسد) .
با خود فکر می کردم چگونه است که هر سال این هشدارها و حتی برخورد نیروی انتظامی و دادگستری تندتر و جدی تر می شود ولی باز هم حوادث به گونه ای تکرار می گردد؟!؟!
در این فکر بودم که یادم آمد چندی پیش کسی پرسیده بود ، چرا با وجود قرن ها پیام آوری هزاران پیامبر باز هم گمراهی گناه فراوان است ؟
به راستی مگر به ما نگفته اند که باطن و حقیقت معصیت و نافرمانی خدا ، آتش است و دهشتناک ؟ مگر نشنیده ایم که نزدیک شدن و بازی با گناه ، گوهر جانمان را به آتش می کشد و تمام سرمایه زندگی ما یعنی روح و معنویت ما را به تلّی از خاکستر متعفن تبدیل می کند؟ نمی دانیم که لحظه ای لذت به این همه خفت نمی ارزد؟
هزاران پیام آور انسانیت و سعادت آمدند تا به فرزندان آدم تذکر دهند که با آتش عصیان بازی نکنید . ولی بسیاری از آدمیان ، کودکانه خود را به بی خیالی می زنند که آتش بازی و ترقه چه صفایی دارد!!!!!!!! و هنگام حادثه ــ که البته در مورد معصیت دیگر اتفاق و موردی نیست ؛ بلکه حتمی است ــ خود را گرفتار آتشی سهمگین می یابند که هیچ گریزی از آن نیست و هیچ فرصتی برای شکوفایی مجدد و رهایی از دوزخ نخواهند داشت.
گویا این تذکر لازمه زندگی ماست که با آتش بازی نکنید. پیامبر رحمت حضرت ختمی مرتبت ( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود : بیش از آنکه نگران آن چه نمی دانید باشم ، نگران آن چیز هایی هستم که می دانید و بدان عمل نمی کنید.
راستی به نظر شما کسانی که می گویند با رشد بشر امروز ، دیگر نیازی به آموزه های دیـــنی وامام و هادی و مذّکر دینی نیست و آن چه لازم است با رشد دانش و عقلانیت بشری ، همه را می دانیم ، چقدر انسان را می شناسند و تا چه اندازه تاثیر دین را در زندگی شناخته اند؟ اصلا این سخن کمی ساده لوحانه و یا کودکانه نمی نماید؟