تبريك ميگم وبلاگت با صفاست
هر بار آن عكس را مي ديد، از گوشه ي چشمش دو سه قطره اشك ....
چهار تا جوان رعنا كه كنار رودخانه ايستاده اند و سر تا پا در لباس غواصي فرو رفته اند. ان را كه كنار خودش ايستاده بود مي ديد با همان خند ه هاي دوست داشتني ، انگار نه انگار كه هوا سرد بود. حالا ان سه نفر رفته اندو او مانده و مدام از خودش مي پرسد :"چطور مي توانستيم در ان سرما برويم توي اب؟"
و وقتي پشت عكس را مي خواند ،يادش مي ايد كه چه ذكري مي گفتند. يك دست خط قديمي و اشنا پشت عكس است كه نوشته:"بهمن 1365/ يا اباالفضل....
به ما هم سري بزن نظرت رو درباره وبلاگم بگو برايم مهم است
اگه قابل بوديم لينك ما رو هم بذار تا تبادل لينك كنيم
تو رابه خدا چكار احمدي نژاد داريد : همه اش انتقاد مي كنيد
شوخي بود
سلام
مطلبتون قشنگ بود ولي خيلي انگيزه براي خوندن نداشت
دوم اينكه وقتي نظراتتون رو مخفي ميكنيد پل ارتباطي با مخاطبتون رو خراب ميكنيد و اون رو نسبت به وبلاگتون بي تفاوت ميكنيد
موفق باشيد
مهدي
به نام خدا
سخن چون از دل برايد بر دل نشيند الحق كه حق مطلب را ادا كرده اي
التماس دعا
نجات و رهايي در صدق و هلاكت در دروغ است
وبلاگ ازقرآن بپرس اينبار به موضوع جالبي پرداخته است ببينيد بد نيست
سلام!
ميگن خود خدا خيلي وقت ها مانع پيش پاي آدم ها مي ذاره كه رسيدن به اون اين قدر ها هم راحت نشه تا كسايي كه بهش مي رسن ارزش داشته باشن
موفق باشين
اگر مايل به تبادل لينك بودين خبرم كنين